دیتر : نمیخواستم در حق نادیا همسقر قبل ام تقلبی کنم !
تاریخ مصاحبه سال ۱۹۹۶ با مجله آلمانی GALA
دیتر بوهلن و ورونا ، اقدام قاطع برای تشکیل یک خانواده.
دیگر هیچ وقت به ازدواج فکر نمی کنم ، این جمله را دیتر بوهلن ۴۲ ساله بعد از جدایی با همسر اولش اریکا گفت . اما حالا یک بار دیگر در ۱۳ می ۱۹۹۶ و ساعت ۱۷ بعد از ظهر دیتر با دوشیزه ای به نام Verona Feldbush بیست و هشت ساله که یک مدل ، خواننده و بازیگر است قصد ازدواج دارد .
مجله GALA پس از ازدواج آنها برگشت به هامبورگ در ویلای دیتر ملاقاتی با آن ها ترتیب داد :
– آقای بوهلن همانطور که پیداست دوباره جرات ازدواج پیدا کردید؟
دیتر : من شخصی واقعی هستم ، و احساس می کنم با ورونا یکی می شویم . به اندازه کافی این را متوجه شدم و البته ما عاشق یکدیگر هستیم و همه چیز خوب پیش میرود .
– چه مدت همدیگر را می شناختید؟
دیتر : نه ماه . همه چیز خیلی ساده بود ، در حد یک مهمانی و چای خوردن. هیچ رابطه ای بین ما نبود ، فقط با هم صحبت می کردیم .این ارتباط هفت ماه طول کشید. در ماشین همدیگر را ملاقات می کردیم ، به رستوران یا کافه می رفیتم ..
– و چه زمانی این نمایش و رفت و آمد هارا متوقف کردید؟
دیتر : هشت هفته پیش بود . در مرحله اول ،ما با هم قصد ازدواج داشتیم . اما به خاطر تشریفات و اینکه ورونا بولیویایی بود این موضوع طولانی شد. می خواستیم ماه عسل را در Acapulco باشیم و برای مراسم ازدواج را در لاس وگاس برویم .

دیتر و ورونا
– چرا انقدر شما عجله می کنید؟ بهتر نیست کمی صبور باشید و احساسات خودتان را بررسی کنید؟
دیتر : کاملا مطمئن هستم که ورونا انتخاب درست است. زندگی با او دوباره شروع می شود.
– آیا نادیا به عنوان شریک قبلی شما واکنشی به این موضوع نشان داد؟
دیتر : او خیلی ناراحت شد . من هم بسیار ناراحت بودم .من واقعا نمیخواستم آسیبی ایجاد کنم. نمیدانم چه باید کرد ، این موضوع آسان نیست و من عمیقا عاشق ورونا شدم.
نمیخواستم در حق نادیا همسقر قبل ام تقلبی کنم و از زمانی که رابطه خودم را با ورونا شروع کردم هیچ انتخاب دیگری نکردم.

دیتر در کنار همسر قبلی اش نادیا (Nadja Abd el Farrag)
– چگونه با هم دیدار کردید؟
ورونا : در استودیو . قرار بود به دیتر کمک کنم ،برای انتخاب اسلایدی CD-ROM. بعد ها دوباره در زمستان او را در دیسکو دیدم و بعد از آن او به من پیشنهاد ازدواج داد.
– آیا قرار داد ازدواج امضا کرده اید؟
دیتر : در حال ، هنوز نه ، در دسترس نبود .
ورونا : هنوز نه. امروز صبح من که در شادی و عشق بودم . بعد از ظهر قرار داد ازدواج را امضا خواهم کرد. در حال حاضر صحبت های رسمی زده نشده . تا زمانی که وکیل بگوید : آقای بوهلن ، به شما اعلام می کنیم ، بدون عقد رسمی ازدواج ، ازدواج واقعی نیست . این موضوع اهمیت دارد به خصوص زمانی که فرزندی در کار باشد.
– دوست دارید چند فرزند داشته باشید؟
ورونا : پنج تا !
– بچه های بیشتری نمی خواهید؟ ( تا آن زمان دیتر از همسر اولش سه فرزند داشت )
دیتر : پشت حرف هایم قبلا یک دفعه گفته ام. ( مترجم :احتمالا دیتر از جواب سوال پرهیز میکند )
– در کلیسا ازدواج خواهید کرد ؟
ورونا : بله ، ما نزدیگترین دوستان و بستگان را دعویت می کنیم.
– زمانی که به فامیل های خود بگویید میخواهم ازدواج کنم آن هم با دیتر بوهلن چه خواهد گفت؟
ورونا : به مادرم یک ساعت قبل از عروسی زنگ خواهم زد ، از لاس وگاس به او می گویم که ازدواج خواهم کرد. او هم خواهد گفت : آه ، به نظر میرسد این یکی شبیه Howard Carpendale است؟!